ائلوین کوچولو عشق مامان و بابا

متن مرتبط با «خاطرات» در سایت ائلوین کوچولو عشق مامان و بابا نوشته شده است

خاطرات نه ماه و هفت روزگی

  • امید زندگی مامان سلام دیگه حسابی برا خودت مردی شدی ها مامان رو ببخش دیر به دیر میام به وبلاگت سر میزنم اخه خیلی شیطون شدی همش باید کنارت بشینم و مواظبت باشم کارای خیلی خطرناکی میکنی دیگه به چهار دست و پا رفتن قانع نیستی و میخوای همش سرپا وایسی دسته مبل ها رو میگیری و بلند میشی میری داخل میز تلوزیون قایم میشی روزی صدبار از پله اشپزخونه میری بالا و میای پایین، خیلی دوس داشتتی و با نمک شدی هر چیزی ر,خاطرات,روزگی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها